وارد شوید
ثبت نام کنید
دسته بندی ها
جین آستین در داستان غرور و تعصب، ماجرای عاشقانه پرچالشی میان دختری به نام الیزابت از خانوادهای متوسط و پسری از یک خانواده مرفه را روایت میکند که پس از کشو قوسهای هیجانانگیز و گذر از سوءتفاهمها و بدفهمیهای بسیار به سرانجامی مطلوب میرسد. خانواده بنت چهار دختر دارند که دو دختر آنها جین و الیزابت در آستانه ازدواجاند. خانم بنت متوجه میشود که به تازگی مرد جوان برازندهای همسایه آنها شده و به خیال این میافتد که الیزابت دختر بزرگش را با این مرد آشنا کند. در یک مهمانی خانم بنت دختر بزرگش را با آقای بینگلی آشنا میکند و طبق انتظارش علاقهای بین آن دو شکل میگیرد. اما مرد جوان دیگری همراه بینگلی است که بسیار مغرور و سخت به نظر میرسد. این مرد ذهن الیزابت را مشغول خودش میکند اما عشقی که به مرور بین این دو شکل میگیرد در مسیری ناهموار و پر از دلخوری و سوءتفاهم میافتد.
غرور و تعصب سرشار از احساسات ناب انسانی است؛ مطالعه این کتاب را به علاقمندان داستانهای عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
جین آستن در ۱۶ دسامبر ۱۷۷۵ در استیونتون، همپشر، جنوب شرقی انگلستان، به دنیا آمد. او هفتمین فرزند یک کشیش ناحیه بود. پدرش در سال ۱۸۰۵ از دنیا رفت؛ جین و مادرش چندبار نقل مکان کردند، تا سرانجام در سال ۱۸۰۹ در نزدیکی التن در همپشر ماندگار شدند. جین آستن در دوران نوجوانی نوشتن رمان را آغاز کرد. او در شش رمان درباره زندگی در اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم نوشت. چهار تا از این کتابها در یک دوره چهار ساله منتشر شدند که نشان دهنده سرعت نویسنده در نگارش بود. عقل و احساس، غرور و تعصب، مانسفیلد پارک و اِما کتابهایی بودند که در زمان حیات او چاپ شد. دو کتاب دیگر او یعنی نورثنگر ابی و ترغیب نیز پس از مرگش منتشر شدند. کتاب هفتم او هیچگاه به پایان نرسید. آستن در دورانی که زنده بود کتابهایش را بدون نام چاپ میکرد. جین آستن، بر خلاف قهرمانهای رمانش، در طول عمر ۴۱ سالهاش هرگز ازدواج نکرد. باید خاطرنشان ساخت شناخت این نویسنده انگلیسی از زندگی زنان و مهارتش در بیان گوشه و کنایهها، او را به یکی از مشهورترین رماننویسان عصر خودش تبدیل کرده است.